آغاز بازدارندگی، پایان نفوذ
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۸۵۷۲۸
بامداد یکشنبه شاهد حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهر اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق بودیم؛ عملیاتی که با شلیک ۱۲ موشک بالستیک دوربرد یا طبق برخی اخبار موازی با ۱۴ موشک ۱۲۲ میلیمتری گراد به پایگاه نظامی امریکا در فرودگاه اربیل، کنسولگری ایالات متحده در این شهر و همچنین دو مرکز آموزشی موساد در مرکز اقلیم کردستان انجام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران:آن گونه که در بیانیه رسمی سپاه پاسداران آمده است هدف از انجام این حمله موشکی پاسخی به حملات مکرر اسرائیل به سوریه و کشته شدن شماری از نیروهای جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است. «ایران» در گفتوگویی با محسن فائضی، کارشناس تحولات غرب آسیا و تحلیلگر ارشد مسائل اسرائیل به بررسی دقیقترین حمله موشکی ایران پرداخته است که در ادامه از نظر میگذرانید.
بامداد دیروز 12 فروند موشک بالستیک دوربرد به اطراف ساختمان جدید کنسولگری امریکا در اربیل و ساختمان شبکه تلویزیونی کردستان 24 اصابت کرد؛ عملیاتی که مسئولیت انجام آن رسماً توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پذیرفته شد. به باور شما چرا این بازه زمانی توسط سپاه برای حمله موشکی در نظر گرفته شده است؟
برخی شبکههای رسانهای مانند المیادین این حمله موشکی را پاسخ به حمله موشکی اسرائیل به سوریه میدانند و برخی رسانههای داخلی هم تقریباً روی همین نکته تأکید دارند. پیرو این نکته اگر بخواهیم دقیقتر به این سؤال پاسخ دهیم که چرا این بازه زمانی انتخاب شد باید ابتدابهساکن عملیات موشکی به اربیل را تنها یک «پاسخ» تلقی کنیم که باید در کوتاهترین فاصله زمانی ممکن داده شود تا اثر لازم را برای توازن و موازنهسازی داشته باشد. علاوه بر آن، واقعیت امر آن است که این عملیات موشکی، چه پاسخی به حمله موشکی اسرائیل به سوریه باشد چه نباشد، پاسخی بود که باید برای موازنهسازی نه در عراق بلکه در سطح منطقه غرب آسیا در نظر گرفت، چرا که باعث خواهد شد، دایره نفوذ اسرائیل در این نقطه علیه ایران قطع شود.
اگر این حمله موشکی پاسخی به حملات مکرر اسرائیل به سوریه است چرا در همان سوریه پاسخ داده نشد؟ چرا سپاه اربیل را برای این حمله موشکی انتخاب کرد؟
زیرا به نظر میرسد اسرائیل فعالیتهایش را بخصوص در حوزه امنیتی، جاسوسی و اطلاعاتی در خاک اقلیم کردستان با محوریت اربیل افزایش داده است. همانگونه که میدانیم اسرائیل علاوه بر جمهوری آذربایجان، نفوذ بسیار بالایی هم در اقلیم کردستان عراق دارد و از طریق این دو نقطه علیه ایران اقدام میکند. مؤید این گزاره به خبر دستگیری یک گروه جاسوسی اسرائیلی در آذربایجان غربی که استاندار این استان به اطلاع رسانهها رساند، بازمیگردد. همین نکته نشان میدهد که احتمالاً دور فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل در خاک اقلیم کردستان عراق به شدت افزایش پیدا کرده است. از این جهت حمله موشکی به اربیل، چه پاسخی به حملات مکرر اسرائیل به سوریه باشد یا نباشد، حداقل میتواند یک وقفه جدی در فعالیتهای جاسوسی، اطلاعاتی، امنیتی، تروریستی و اقدامات خرابکارانه اسرائیل از طریق خاک اقلیم کردستان عراق علیه ایران ایجاد کند.
با توجه به آنچه که عنوان داشتید هدف حملات موشکی بامداد یکشنبه اربیل را باید دو مرکز آموزشی جاسوسی موساد در اربیل در نظر گرفت یا ساختمان جدید کنسولگری امریکا در مرکز اقلیم کردستان عراق، هرچند که برخی اخبار موازی هم از شلیک ۱۴ راکت ۱۲۲ میلیمتری گراد به پایگاه نظامی در نزدیکی فرودگاه اربیل حکایت دارد.
درهمتنیدگی فعالیتهای اسرائیل و امریکا در خاک اقلیم کردستان عراق بسیار بالاست. بنابراین همه مراکز و پایگاههای آنها میتوانند شامل اهداف این حمله موشکی با هدف پاسخدهی در جهت موازنهسازی باشد تا آن بازدارندگی لازم را ایجاد کند. لذا همانگونه که کنسولگری ایالات متحده در شهر اربیل جزو اهداف این حمله موشکی بوده بیشک مراکز آموزشی موساد در پایتخت اقلیم کردستان هم از اهداف اصلی این اقدام بوده است.
آیا در شرایطی که عراق بهواسطه رقابتهای احزاب و شخصیتها برای تشکیل دولت و کابینه آتی در یک شکنندگی سیاسی به سر میبرد این اقدام باعث بحرانیتر شدن وضعیت عراق نخواهد شد؟
از این منظر اقدام مذکور میتواند پرهزینه باشد. به هر حال هر اقدامی تبعات مخرب خاص خود را دارد بخصوص آنکه نباید از نقش و نفوذ ایالات متحده در عراق چشم پوشی کرد که میتواند هزینهها را برای عراق افزایش دهد، اما نباید فراموش کنیم هم جامعه سیاسی عراق و هم مردم این کشور بهدلیل رأی پارلمان خواهان خروج نیروهای نظامی امریکا از عراق هستند، از این منظر حمله به کاروانهای نظامی ارتش ایالات متحده در عراق میتواند توجیهی برای افکارعمومی داشته باشد، اما در نهایت تصمیم بر این بوده است که این «پاسخ» در این بازه زمانی «و در اربیل» داده شود چون به هر حال گزارشها نشان از افزایش جدی تحرکات جاسوسی و امنیتی اسرائیل در اقلیم کردستان عراق دارد و مضافاً ما شاهد حملات مکرر اسرائیل به سوریه و کشته شدن نیروهای ایرانی هم بودیم، پس فارغ از برخی تبعات در نهایت هم تصمیم بر این بوده است که پاسخ در اربیل داده شود.
اگر بخواهیم از منظر و سطح راهبردی به مسأله نگاه کنیم باید کالبدشکافی دقیق تری از روابط اربیل و تل آویو داشته باشیم، هر چند که وجود این رابطه از سوی هر دو طرف انکار میشود، اما به دلایل متعددی نمیتوان نفس وجود این مناسبات را نادیده گرفت. در همین رابطه و پیرو مصاحبه قبلی روزنامه ایران با حضرتعالی در خصوص تلاش اسرائیل برای افزایش نفوذ در کنار مرزهای ایران بعد از پیمان ابراهیم شاهد نقطهعطفی در روابط سیاسی، دیپلماتیک، تجاری و حتی مناسبات نظامی، دفاعی و امنیتی امارات متحده عربی، بحرین و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائیل هستیم که نفوذ تل آویو را تا پشت مرزهای آبی ایران در خلیج فارس گسترش داده است. هفته گذشته نیز شاهد سفر دو روزه اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم اسرائیل به ترکیه بودیم که نشان از تلاش آنکارا و تلآویو برای گسترش روابط دوجانبه در ابعاد محتلف دارد. در سایه نکات یادشده نفوذ اسرائیل در اقلیم کردستان عراق و در کنار مرزهای غربی ایران را تا چه اندازه جدی میدانید؟
اگرچه نکاتی که عنوان داشتید کاملاً درست است، اما به نظر من فعلاً سطح مناسبات و نفوذ اسرائیل در اقلیم کردستان عراق به اندازه امارات متحده عربی، بحرین، جمهوری آذربایجان، ترکیه و دیگر همسایگان ایران نیست. با این حال نباید اساس این نفوذ و نفس وجود مناسبات اربیل و تلآویو را نادیده گرفت. یکی از علل حمله بامداد یکشنبه نیز به نظر میرسد، همین مسأله بوده تا نقطه توقفی در تحرکات تل آویو در اقلیم کردستان شکل بگیرد که مانند قره باغ به نقطه ثقلی علیه امنیت ایران بدل نشود.
با آنکه معتقدید مناسبات اقلیم کردستان عراق با اسرائیل به شدت امارات متحده عربی، بحرین، ترکیه و جمهوری آذربایجان نیست، ولی ما شاهد برخی اتفاقات مانند برگزاری کنفرانس «صلح و احیا» در 3مهر سالجاری/ 25 سپتامبر 2021 در اربیل با هدف تطهیر و قبحزدایی از سازش دیپلماتیک و پذیرش اسرائیل هستیم. اگرچه نشست مذکور از طرف مقامات عراق محکوم شد و نهایتاً کار به جایی رسید که اربیل عنوان داشت این نشست بدون هماهنگی و اطلاع صورت گرفته است (که توجیه قابل قبولی نیست)، اما میتوان عنوان داشت که ذیل این دست اقدامات و برخی دیگر از شواهد، حداقل اکنون اربیل «پذیرش دوفاکتوی» تلآویو را در دستور کار قرار داده است؟
نشست مذکور با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و رسانهای با هدف قبحزدایی از عادیسازی روابط اقلیم کردستان با اسرائیل صورت گرفت. البته علاوه بر حضور شماری از خبرنگاران و مقامات دیگر کشورها بخصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنفرانس اربیل، ما شاهد حضور برخی از خبرنگاران و چهرههای سیاسی و اجتماعی اقلیم در اسرائیل و برعکس هم هستیم. همه این قطعات پازل در چهارچوب تلاش برای عادیسازی روابط اقلیم کردستان و اسرائیل قابل ارزیابی است. لذا در پاسخ روشن و مشخص به سؤال شما میتوان گفت که اقلیم کردستان عراق با آنکه یک دولت فدرال است و برای اتخاذ تصمیماتی در سطح راهبردی و دیپلماتیک به چراغ سبز بغداد نیاز دارد، اما به نظر میرسد که اربیل پذیرش دوفاکتوی اسرائیل را عملیاتی کرده باشد.
هدف اقلیم کردستان از برقراری روابط با اسرائیل چیست؟
به نظر میرسد اقلیم کردستان سعی دارد برای برقراری روابط با اسرائیل به نوعی برگ برنده دست پیدا کند. یعنی همانگونه که در امارات متحده عربی، بحرین و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنار جمهوری آذربایجان، ترکیه و... با برقراری روابط با اسرائیل بهدنبال نوعی موازنهسازی سیاسی، دیپلماتیک و حتی نظامی و امنیتی هستند، اقلیم کردستان عراق هم سعی دارد این موازنهسازی را انجام دهد. البته نکته مهمی که باید در نظر گرفت این است که چون طیفی از جریانها و شخصیتهای عراق با محوریت کردها سعی دارند عراق را از درگیر شدن در تنش ایران و ایالات متحده امریکا دور نگه دارند که تبعات مخرب سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی کمتری برای این کشور شکل بگیرد، اربیل هم از پذیرش رسمی روابط با اسرائیل خودداری میکند که اقلیم کردستان وارد تقابل و جنگ جدی دیگری بین ایران و اسرائیل نشود. اتفاقاً از این منظر میتوان به سؤال قبلی شما هم پاسخ داد که چرا در برخی اخبار هدف حمله موشکی در اربیل فقط ساختمان کنسولگری امریکا بوده و اسمی از مراکز آموزشی موساد به میان نیامده است. چون اگر رسانههای عراق بخصوص رسانههای کردی خبری درباره حمله موشکی به مراکز آموزشی موساد مطرح کنند خود اعتراف رسمی بر وجود نفوذ امنیتی، جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل در اقلیم کردستان عراق است و اینگونه اربیل متهم میشود که در شرایطی که عراق بهدنبال دور کردن این کشور از تقابل ایران و ایالات متحده است، اقلیم به زمین رویارویی ایران و اسرائیل بدل شده است.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: اسرائیل در اقلیم کردستان عراق حملات مکرر اسرائیل به سوریه امارات متحده عربی خاک اقلیم کردستان جمهوری آذربایجان روابط با اسرائیل ایالات متحده حمله موشکی نظر می رسد موازنه سازی نظر گرفت خلیج فارس رسانه ها تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۸۵۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اندیشکده شورای آتلانتیک : ایران در اوج توانایی پهپادی و موشکی است
اندیشکده «شورای آتلانتیک» با ابراز شگفتی از توانایی موشکی و پهپادی ایران عنوان داشت که ایران کمبودها و نقایص در صنعت هوایی خود را با توسعه این تسلیحات جبران کرده است.
به گزارش ایرنا، اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیل واکنش نظامی هفته گذشته تهران با بیان اینکه روزگاری ایران در عرصه صنعت نظامی هوایی ضعیف بود اما اکنون پیشرفت چشمگیری داشته و در اوج به سر می برد، تصریح دارد: حمله بیسابقه ۱۴ آوریل ایران به اسرائیل یک تیر اخطار بود. این واکنش نشان میدهد که تهران بهرغم نداشتن نیروی هوایی مدرن ظرفیت بالقوهای برای ضربه زدن به اسرائیل و مقابله با برتری هوایی آن را دارد.
این اتاق فکر آمریکایی تاکید دارد: حمله مستقیم هوایی ایران به خاک اسرائیل نقطه عطفی در شرایط امنیتی رو به وخامت منطقه بود. اگرچه حمله اخیر نکته جدیدی را در مورد تواناییهای نظامی ایران فاش نکرد اما ظرفیت های خطرناک ایران در بهره برداری از فقدان عمق استراتژیک اسرائیل را نشان داد.
این گزارش با بیان اینکه حمله ایران، اسرائیل را به تجدیدنظر در محاسباتش در مورد ایران وادار میکند، افزود: برخی تحلیلگران سیاست خارجی، نوع واکنش ایران در پاسخ دادن به حمله اسرائیل به کنسولگری در دمشق را دارای بازخوردهای منفی برای تهران توصیف میکردند اما جمهوری اسلامی و رهبر آن آیت الله علی خامنه ای این امر را از دیدگاهی متفاوت مشاهده و ارزیابی میکردند.
نویسنده گزارش با تکرار ادعاهای رسانههای صهیونیست در مورد مقابله و همکاری غرب در کنار اسرائیل با موشکها و پهپادهای ایرانی مدعی شد که حمله ایران آسیب زیرساختی قابل توجهی را به دنبال نداشت. با اینحال شورای آتلانتیک با بیان اینکه ممکن است همه این اقدامات از روی برنامه ریزی انجام شده باشد، اذعان کرد اگر سه هزار یا ۳۰ هزار موشک و پهپاد بدون اخطار قبلی به سمت اسرائیل پرتاب شوند، مقابله با آنها بسیار سخت خواهد بود.
این در حالی است که بر اساس برخی اطلاعات، گفته می شود حزب الله لبنان که اصلیترین متحد ایران است، زرادخانهای متشکل از ۱۵۰ هزار راکت و موشک در اختیار دارد.
این مرکز پژوهشی آمریکا، نیروی هوایی را پاشنه آشیل امنیتی ایران از زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) عنوان داشت و اعلام کرد که پس از آن جنگ، ایران برای تقویت توان هوایی خود تلاش کرد و در کنار آن بخش عمده ای از منابع خود را در زمینه توسعه برنامه موشکی بالستیک و پهپاد رزمی سرمایه گذاری کرد. ایران به دلیل آنکه سالها با محدودیتهای تسلیحاتی سازمان ملل درگیر بود، پیوسته سعی کرد تا برد و دقت موشک و پهپادهای خود را افزایش دهد و در این مسیر موفق شد قابلیت موشکی و پهپادی خود را به این سطح بالا ارتقا دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام